ساختار DNA

مسعود ناصری

از دیدگاه زیست‌شناسی هر سلول بدن شما دارای یک مولکول DNA می‌باشد که معرف شما و به مانند اثر انگشت‌تان منحصر به فرد می‌باشد. اینکه میلیاردها سلول بدن در نهایت همگی از تقسیم یک سلول بنیادی اولیه به وجود آمده‌اند، پس باید DNAی همه آن سلولها عین هم باشند. این بدان معناست که وقتی شما نمونه‌ای (بافتی) از یک قسمت بدن‌تان را برای ژن‌نگاری به آزمایشگاه می‌دهید هیچ فرقی نمی‌کند که این نمونه از کدام قسمت بدنتان گرفته شده باشد. احتمالا می‌دانید که برای راحتی شما تکنیسین چنان آزمایشگاهی نمونه مورد نظر را از بزاق دهان برمی‌دارد که البته نظر به اینکه همه DNA‌های شما عین هم هستند می‌تواند آنرا از هر جای دیگر بدن‌تان (مثلا انگشت پا، کبد، پلک چشم و …) بردارد بدون آنکه اثری نامطلوب در نتیجه ژن‌نگاری داشته باشد.

 

لیکن هر چند که نمی‌توانم اثبات کنم، ولی بر این باور هستم که DNA‌های بدن شما (و تمام موجودات زنده) عین هم نمی‌باشند بلکه از قسمتی به قسمت دیگر بدن‌تان فرق می‌کند. این ادعا و باور من به این واقعیت بیولوژی برمی‌گردد که طبیعت از یکسانی خوشش نمی‌آید و در هیچ کجای طبیعت دو موجود عین هم دیده نمی‌شود. البته انتظار نمی‌رود که این تفاوت ژنتیکی در بین سلول‌ها خیلی زیاد باشد. واقعیت این است که از نظر ژنتیکی تفاوت بین انسان‌ها خیلی کم است و در مقایسه با بقیه موجودات زنده این تفاوت حداقل می‌باشد. بنابراین نباید تنوع ژنتیکی در قسمت‌های مختلف بدن انسان بیشتر از تنوع آن از انسان به انسانی دیگر باشد. به احتمال زیاد تنوع ژنتیکی بین سلول‌ها بیشتر از صفر ولی کمتر از نژادهای گوناگون می‌باشد.

 تغییر در ساختار DNA

باید اضافه کرد که با وجودی که از نظر عوام، توالی موجود در مولکول DNA در طول زمان (عمر) بدون تغییر باقی می‌ماند، ولی عده‌ای از بیولوژیست‌ها معتقدند که تغییر می‌کند چرا که در حین رشد و سپری شدن عمرتان هر باری که کروموزم‌های شما تقسیم می‌شوند طول آنها کوتاهتر می‌گردد. به خاطر ضعف بنیادی خاصی که سیستم بدن ما دارد، DNA نمی‌تواند کپی خود را عین خود تولید کند خصوصا در زمانی که به اوج زنجیره خود می‌رسد. به همین دلیل در هر تقسیم سلولی که پیش می‌آید چند صد‌تایی از پایه‌ها از دست می‌روند و در نتیجه کروموزوم کوتاهتر می‌شود. همین فرآیند علت مرگ سلولی و در نهایت مرگ شما را توضیح می‌دهد. لیکن تغییراتی که پیش می‌آیند اساسی‌تر هستند و حدس من این است که در بین مجموعه‌ای از سلول‌های بدن شما DNA‌ها دچار جهش (موتاسیون) می‌گردند به همان شکلی که از نسلی به نسل بعد جهش اتفاق می‌افتد.

 

ممکن است این عین هم نبودن DNA‌های یک موجود زنده موضوعی سطحی و پیش پا افتاده به نظر برسد که تنها از روی کنجکاوی ابراز می‌شود، لیکن اگر واقعیت باشد تبعات خیلی مهمی می‌تواند داشته باشد چرا که نه تنها بر روی تصمیم ما مبنی بر محل نمونه‌برداری از بدن اثر میگذارد بلکه چون DNA در زمان نیز دچار تغییر می‌شود باید سن فرد نیز در زمان نمونه‌برداری مورد توجه باشد.

 

هرچند که در حال حاضر مدرکی برای اثبات باور خود ندارم، ولی فکر می‌کنم زیاد هم طول نکشد که با پایین آمدن هزینه فرآیند «ژن‌نگاری کامل» درستی یا عدم آن ثابت شود. در آن زمان چندان هم تعجب نخواهم کرد اگر ببینم افرادی که حیوانات خانگی نگاه می‌دارند تکه‌هائی از DNAی حیوان خودشان را در DNA‌ی خود داشته باشند (این انتقال DNA می‌تواند توسط ویروس‌ها انجام گیرند) یا اینکه دامپرورها مقداری از DNAی دامی را که می‌پرورانند داشته باشند و یا اینکه DNAی مثلا پاهای ما متمایز از DNAی سلول‌های عصبی یاشند.

 تغییرات DNA و تئوری تکامل داروین

ملاحظات بالا هر قدر هم که مهم باشند در مقایسه با تبعاتی که بر روی تئوری تکامل دارد چندان هم چشمگیر نیست. می‌دانیم که فرآیند «انتخاب طبیعی» تئوری تکامل داروین در این جمله که «موجودی که نتواند سازگار باشد می‌میرد» خلاصه می‌شود. لیکن تنها چیزی که می‌توانیم در مورد علت تنوع موجودات در تئوری تکامل بگوییم این است که ناشی از موتاسیون (جهش) رندوم (اتفاقی یا کلمه مناسبتر فارسی“بختانه”) می‌باشد که همین عبارت رندوم (یا بختانه) به این معنی است که «علت را دقیق نمی دانیم». حال اگر متفاوت بودن DNA در سلول‌های مختلف که من اینجا مطرح می‌کنم پیش‌بینی درستی باشد و روزی برسد که بتوانیم صحت آنرا به کمک ژن‌نگاری ثابت کنیم، آنگاه چگونگی موتاسیون را نیز درک خواهیم کرد و خواهیم دید که این موتاسیون بر اساس الگوی خاصی اتفاق می‌افتد یا نه و نیز مشخص خواهد شد که آیا تغییر DNA متاثر از خود بدن فرد و محیط وی می‌گردد یا نه. اگر چنان باشد، آنگاه تفکر داروینی مبنی بر اینکه بدن افراد اثر مستقیمی بر آرایش ژنتیکی یک سلول ندارد زیر سؤال خواهد رفت.

 

در خاتمه، حتی اگر مواردی که در بالا در مورد موتاسیون و تئوری تکامل بیان شد مورد انتقاد باشد، اینکه DNAی سلول‌ها صددرصد عین هم نیستند ارزش مطالعه و بررسی را دارد. روزی که درستی این باور ثابت شود همه شگفت‌زده خواهند شد، منهای من!


برگرفته از یادداشت‌های کوین کلی (Kevin Kelly)؛ بنیانگذار مجله Wired و نویسنده کتاب Cool Tools